قوله تعالى: «و الله أخْرجکمْ منْ بطون أمهاتکمْ» خداى تعالى بیرون آورد شما را از شکمهاى مادران، «لا تعْلمون شیْئا» هیچیز نمىدانستید شما، «و جعل لکم السمْع و الْأبْصار و الْأفْئدة» و شما را شنوایى و بینایى داد و دلها داد، «لعلکمْ تشْکرون (۷۸)» تا مگر آزادى کنید.
«أ لمْ یروْا إلى الطیْر» نمىبینید مرغان، «مسخرات فی جو السماء» ایستاده از پر زدن در آسمان و بداشته در هوا، «ما یمْسکهن إلا الله» بنه مىدارد آن را مگر الله تعالى، «إن فی ذلک لآیات» در آن توانایى خداى را نشانهاست، «لقوْم یوْمنون (۷۹)» ایشان را که مىبباید گروید.
«و الله جعل لکمْ منْ بیوتکمْ سکنا» و الله شما را خانههاى شما دل آرام کرد، «و جعل لکمْ منْ جلود الْأنْعام» و شما را از پوستهاى چهارپایان ساخت و کرد، «بیوتا» خیمه هاى ادیم، «تسْتخفونها» تا آن را سبک با خود مىبرید، «یوْم ظعْنکمْ» روز رفت شما در سفرها. «و یوْم إقامتکمْ» روز اقامت شما، «و منْ أصْوافها و أوْبارها و أشْعارها» و از پشم گوسفندان و پشم شتران و موى بزان، «أثاثا» قماش خانه و در بایسته کدخدایى، «و متاعا إلى حین (۸۰)» تا بآن ساخته مىباشید تازئید.
«و الله جعل لکمْ مما خلق ظلالا» و خداى تعالى کرد شما را و داد از آنچ آفرید سایهها، «و جعل لکمْ من الْجبال أکْنانا» و کرد شما را از کوهها غارها و تلها، «و جعل لکمْ سرابیل» و کرد شما را جامهها، «تقیکم الْحر» که گرما از شما باز دارد، «و سرابیل تقیکمْ بأْسکمْ» و شما را پیراهنها داد از خفتان و زره که زور زخم شما از شما باز دارد، «کذلک یتم نعْمته علیْکمْ» نعمتها بر شما پیوسته و فراخ نیک میگستراند، «لعلکمْ تسْلمون (۸۱)» تا مگر گردن نهید.
«فإنْ تولوْا» پس اگر بر گردند، «فإنما علیْک الْبلاغ الْمبین (۸۲)» بر تو رسانیدن آشکار است.
«یعْرفون نعْمت الله» نعمتهاى خداى تعالى مىشناسند، «ثم ینْکرونها» و از آزادى کردن منعم را باز مىنشینند، «و أکْثرهم الْکافرون (۸۳)» و بیشتر ایشان آنند که ناسپاسانند.
«و یوْم نبْعث منْ کل أمة شهیدا» و آن روز که بینگیزانیم از هر گروهى گواهى، «ثم لا یوْذن للذین کفروا» آن گه دستورى ندهند کافران را، «و لا همْ یسْتعْتبون (۸۴)» و نه از ایشان عذر پذیرند.
«و إذا رأى الذین ظلموا الْعذاب» و آن گه که کافران عذاب بینند، «فلا یخفف عنْهمْ» سبک نکنند از ایشان عذاب، «و لا همْ ینْظرون (۸۵)» و نه ایشان را در آن مهلت دهند.
«و إذا رأى الذین أشْرکوا شرکاءهمْ» و آن گه که مشرکان انباز خواندگان خود بینند، «قالوا ربنا» گویند خداوند ما، «هولاء شرکاونا الذین کنا ندْعوا منْ دونک» این آن انبازان مااند که مىخواندیم فرود از تو، «فألْقوْا إلیْهم الْقوْل» آن انبازان جواب با ایشان کنند، «إنکمْ لکاذبون (۸۶)» که شما دروغ مىگویید.
«و ألْقوْا إلى الله یوْمئذ السلم» و خویشتن را فرا دست الله تعالى دهند به بندگى، «و ضل عنْهمْ ما کانوا یفْترون (۸۷)» و گم شد از ایشان ایشان که بدروغ مى خدایان خواندند.
«الذین کفروا و صدوا عنْ سبیل الله» ایشان که کافر شدند و از راه خداى تعالى برگشتند، «زدْناهمْ عذابا فوْق الْعذاب» بیفزودیم ایشان را عذاب آن جهان بر عذاب اینجهان، «بما کانوا یفْسدون (۸۸)» بآن بدکاریها که مىکردند.
«و یوْم نبْعث فی کل أمة» و آن روز که بینگیزانیم در میان هر مردمان روزگارى، «شهیدا علیْهمْ منْ أنْفسهمْ» گواهى هم از ایشان که گواهى دهد بر ایشان، «و جئْنا بک شهیدا على هولاء» و آریم ترا گواه بر اینان، «و نزلْنا علیْک الْکتاب» و فرو فرستادیم بر تو قرآن، «تبْیانا لکل شیْء» پیدا کردن هر چیز را، «و هدى و رحْمة» و راه نمونى و بخشایشى، «و بشْرى للْمسْلمین (۸۹)» و بشارتى گردن نهادگان را.